بابا از اینکه مجبور بود بره سر کار خیلیل ناراحت بود . همش فکر می کرد که نی نی اونو نمی شناسه ...آخه می دونی پسر عزیزم اون شما رو خیلی دوست داره ... به خاطر همین از خاله بیتا خواست تا ازتئن عکس بگیره خاله هم زحمت کشید و از شما ها عکس گرفت .
آراد و بابا وقتی آراد 20 روزه بود
-
مامان رزدوشنبه 9 دی 1392 - 23:11
-
بابای مهری ماهدوشنبه 9 دی 1392 - 23:15